نوشته شده توسط : محمدرضا

 

درجامعه ما موضوع چشم زخم را بعضی قبول و برخی آنرا خرافه و غیر منطقی می‌دانند لازم دانستیم تا نظر قرآن و روایات را در این زمینه بنویسیم. باید دانست حوادث و مصیبت‌هایی که دامان ما انسانها را می گیرد دو نوع است حوادثی که از سوی خداوند حتمی شده و قطعاً اتفاق می‌افتد و اَحَدی حتی پیامبران عظیم الشُان هم قادر نبودند از آن فرار کنند مثل وقایع طبیعی و حادثه مرگ؛ خداوند در آیه 8 سوره جمعه می‌فرماید: مرگی که از آن فرار می‌کنید بالاخره به ملاقات شما  می‌آید و شما را به سوی دانای غیب و شهود می‌برد و ازآنچه انجام داده‌اید باخبر می‌سازد و یا موضوع پیری؛ چون خداوند اینگونه خواسته هیچکس نمی‌تواند از پیر شدن و مردن فرار کند اگر می‌بینیم که امام زمان (عج) بیش از هزار سال هنوز جوان و زنده است بخاطر این است که خداوند خواسته  اینگونه باشد. دسته دوم حوادث و مصیبت‌هایی است که حکم قطعی خداوند هنوز در مورد آنها صادر نشده؛ این گونه حوادث را می توان با کار خیر و دعا و صدقه و نذر و نیاز و پناه بردن به خداوند و جلب رضای خدا از آن جلو گیری کرد. (اصولاً اینگو نه گرفتاری‌ها با بکار نبستن نعمت خداوندیِ عقل، دامان انسانها را می‌گیرد؛ مثلاً واکسن نزده بچه‌اش بیمار شود یا ملتی که در هجوم دشمن بی‌حال باشد و جهاد نکند لباس ذلت و خواری بپوشد یا کسي که بی تحقیق دخترش را به آدم بی ایمان و معتاد و لاابالی می‌دهد). خداوند در سوره فلق وناس می‌فرماید: از شَرِّ آنچه خلق شده و از شَرِِّ هر موجود وسوسه‌گر و موذی و جادوگر و ساحر و خصوصاً از شَر آدم حسود به من پناه ببرید. مسلماً با این پناه‌بردن و استمداد خیلی چیزها عوض می‌شود. آیه 102 سوره بقره می‌رساند که سحر و جادو زندگی زنان و مردان را از هم می‌پاشیده وکسانی که وارد بازی سحر و جادو شوند بزودی وارد جهنم و عذاب دردناک خواهند شد زیرا علم و عقلی که انسان را به راه راست هدایت نکند شیطانی و جهل و ضلالت است. در این آیه می فرماید: به کسی ضرر نمی زدند مگر به اذن خدا؛ و در آیه 11 سوره تغابن هم خداوند خبر می‌دهد که هیچ مصیبتی جز به اِذن خدا به کسی نمی‌رسد؛ خُب حال که چنین است دیگر چه غمی داریم پس برویم دَر خانه کسی که تمام گرفتاری‌ها به اذن و اراده اوست در اینصورت او خود حافظ و نگهبان است چرا که در آیات زیادی فرموده: خداوند بهترین حافظ است (سوره یوسف آیه 64) وقتی حضرت یعقوب یوسف را با برادرانش به صحرا فرستاد فرمود می‌ترسم که شما برادران از او غافل شوید وگرگ او را بخورد. همین مسأله باعث شد که هم یوسف را ازدست بدهد وهم چشمانش را و هم بسیار ناله کرد. (آیه13 سوره یوسف) اما وقتی بنیامین را با برادران فرستاد فرمود بر خدا توکل می‌کنم و او را به خدا  می‌سپارم چرا که او بهترین حافظان است (آیات 64 و67 یوسف) نتیجه‌اش این شد که هم به یوسف و بنیامین رسید و هم چشمانش بینا شد و هم غرق در شادی شد پس بنابراین برای در اَمان ماندن از شر هر گرفتاری و چشم زخم نباید به امور خرافه و اَعمال عوامانه دست زد بلکه باید به خدا پناه برد. امام صادق (ع) فرمود: هرگاه بخواهید با هیأتی آراسته و چشم‌گیر از خانه بیرون روید سوره فلق و ناس بخوانید تا چشمی در شما اثر نکند؛ پیامبر بزرگوار اسلام (ص) فرمود: از چشم بد به خدا پناه برید زیرا چشمِ بد انسان را به گور و شتر را به دیگ می برد (منتهی المقال ص 59) و باز فرمود شیطان و حسادت سرمنشاء چشم بد است. جالب است که حضرت ابراهیم (ع) فرزندانش اسحاق و اسماعیل را و پیامبر اسلام (ص) حسنین را با دعای اعیذکما  بکلمات التامه واسماءا... الحسنی کلها عامه من شر السامه والهامه ومن شر کل عین لامه ومن شر حاسد اذا حسد؛ به خداوند می‌سپردند. مهم اینست که تا خدا را دارید از اَحدی جز خدا نترسید و به او پناه ببرید و احدی را مافوق قدرت خدا در ذهن مجسم نسازید در اینصورت خواهید فهمید که قدرت خدا یعنی چه؛ وقتی خدا حافظ کسی شد اگر تمام مردم دنیا اراده بد کنند اثر نمی‌کند این مسئله در جای جای قرآن آمده ولی اگر قدرت چشم بد و سحر و جادو را مافوق قدرت خدا پنداشتی و پناه بر خدا را بی‌اثر دانستی سزاوار توست که ازجانب شیاطین اِنس و جن ضربه‌های مهلک ببینی.

خداوندا ما را در زیر چتر حفاظت خود قرار ده و اگر زشتی از ما سر می‌زند به کرمت ببخش و بیامرز و لحظه‌ای ما را به خودمان وامگذار که از ضرر کندگان می‌شویم (آمین).

***************************************

 لحظه ای با امام زمان (عج):

 حضرت امام زمان(عج) فرمود: ما از شیعیان دور نیستیم اعمال و رفتار آنها به ما گزارش می‌شود و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است (بحار ج53 ص 177).

 



:: بازدید از این مطلب : 261
|
امتیاز مطلب : 90
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : 7 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا

 

 

 

 

برادران، خواهران و همشهریان بزرگوار، سلام علیکم:

هر گاه در رفتار مسلمانان نواقص یا رفتار نابهنجاری بروز می‌کرده خداوند به صورت وحی به پیامبر بزرگوار اسلام (ص) اطلاع می‌داد و مسلمانان موظف می‌شدند آن عیوب را مرتفع نمایند و چه بسا این دستورات به صورت احکام واجب درآمده که عدول از آن مستوجب عذاب الهی و خشم خداوند است. دستورات فوق در اسلام بسیار فراوان‌اند که انشاءا000 به تدریج در پیام‌های بعدی به اطلاع خواهد رسید.

بسیاری از کردارهای ما انسانها مایه رنج و گرفتاری و زحمت دیگران و خودمان است؛ خداوند آنها را گوشزد نموده و لازم است در آن تجدید نظر کنیم و طبق نظر خداوند عمل کنیم خداوندی که خیر و صلاح دنیا و آخرت ما را طالب است مثلاً در آداب معاشرت و میهمانی رفتن یا میهمانی دادن خداوند دستوراتی داده است که رعایت آنها موجب سعادت دنیا و آخرت مؤمنان است. خداوند در سورۀ احزاب آیه 53 معضلات رفتاری میهمان را بیان فرموده بنحوی که دستور داده است بدون دعوت به منزل کسی برای صرف غذا وارد نشوید ولی با دعوت و اجازه صاحب خانه نه تنها مانعی ندارد بلکه مایه خیر و برکت است و سعی کنید هنگام ورود بر صاحب خانه سلام نمایید و میهمان نباید زودتر از موعد صرف غذا وارد خانه میزبان شود و از همه مهمتر اینکه بعد از صرف غذا در اولین فرصت ممکن آن خانه را ترک نماید نه اینکه کنگر خورده و لنگر بیاندازد و تازه باب صحبت باز کند که این موجب آزردگی صاحب خانه است (مگر اینکه صاحب خانه این شرایط را از شما بخواهد که ایرادی ندارد) و در صورتی که قرار است میهمان چند روزی در خانه میزبان بماند رعایت نکاتی چون چشم نگهداشتن، رعایت حریم و شئونات اسلامی، شکم نگه داشتن و گوش فرادادن و عمل به دستورات صاحب خانه لازم است. سعی کنید محل نشستن یا خوابیدن بتوسط صاحب خانه تعیین شود زیرا او شرایط زندگی اش را بهتر از شما می‌داند.

در روایات اسلامی آمده که کسب اجازه مؤدبانه حتی برای ورود به منزل پدر یا مادر یا فرزند هم توصیه شده است. شخصی از رسول خدا (ص) پرسید مادری دارم که تنها و بی‌کس است آیا می‌توانم بدون اجازه وارد خانه‌اش شوم؟ فرمود: آیا دوست داری مادرت را لخت و عریان ببینی؟ گفت: نه فرمود: پس اول اجازه بگیر و سلام کن و اگر اجازه داد وارد شو. پیامبر بزرگوار اسلام (ص) وقتی می‌خواست به منزل دخترش حضرت زهرا (س) وارد شود پشت درب منزل می‌ایستاد و سلام می‌داد در صورتی که دخترش به او اذن ورود می‌داد وارد می‌شد. در بعضی از روایات است که باید 3بار با فاصله سلام کرد تا صاحب خانه با سلام اول بشنود و با سلام دوم آماده شود و شرایط ورود میهمان را فراهم نماید و با سلام سوم اگر خواست اجازه بدهد.

خداوند در سورۀ نور آیه 28 دستوری ظریف می‌دهد که اگر در حال واردشدن به منزل کسی بودید و به شما گفتند برگردید بیدرنگ باید عقب گرد نمایید که این به پاکدامنی و پاکی دل شما و تقوا نزدیکتر است و مؤمن واقعی نباید با این دستور ناراحت شود و نباید تازه حس کنجکاوی او گُل کند و بخواهد از لای درب یا گوش ایستادن بفهمد که در این خانه چه خبر است و می‌فرماید: ای بندگان من بدانید که من حرکات و نیات شما را می‌دانم پس به خودتان ظلم نکنید اگر واقعاً ایمان دارید.

خداوند در سورۀ مجادله آیه 11 در باب آداب مجلس نشینی نکات حساس را اشاره فرموده به نحوی که رعایت دقیق این احکام باعث تقویت رابطه اخوت و همدلی مؤمنان با یکدیگر و احترام و اکرام مقام مؤمن می‌شود در دستوری به مؤمنان می‌فرماید: هر گاه در مجلسی نشسته‌اید و برادر دینی شما وارد شد برای او جا باز کنید و او را محترم شمارید و اگر گفتند از جای خود برخیزید که جا باز شود اطاعت نمایید. هر کس احکام خدا را اطاعت کند خداوند مقام و منزلتش را در دو جهان رفیع می‌گرداند و خداوند به آنچه در ذهن و دل دارید آگاهست.

باز خداوند در سورۀ مجادله آیه 10 به امری که بسیار زشت و سوءظن‌آور است و راه نفوذ شیطان به قافله مسلمانان است اشاره کرده و مسلمانان را از آن نهی فرموده و آن، نجوی یا درگوشی صحبت‌کردن در مجلس است.

رسول خدا(ص) فرمودند: وقتی در مجلسی 3 نفر نشسته‌اید دو نفر با هم نجوی یا درگوشی صحبت نکنید که این مایۀ سوءظن و غمگین شدن نفر سوم می‌شود. این امر عامل بسیاری از دشمنی‌ها و کینه‌ها و قطع صله‌رحم‌های مسلمانان در طول تاریخ بوده است و تنها کسی که در این بین به اهدافش رسید شیطان جن و انس بود که هدفش جز غمگین و پریشان ساختن مؤمن چیز دیگری نبوده است.

بر محمد و آل محمد صلوات

منابع: (قرآن)

-         سورۀ احزاب آیه 53

-         سورۀ نور آیات 27 و 28

-         سورۀ مجادله آیات 9، 10، 11

-         سورۀ اعراف آیه 31

-         تفسیر نمونه

 



:: بازدید از این مطلب : 271
|
امتیاز مطلب : 82
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : 30 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا

 

 

در تحلیل علل انجام زشتی‌ها و گناه از دیدگاه قرآن می‌خوانیم: وصف زشت برای کسانی است که به آخرت ایمان ندارند و بهترین وصف از آنِ خداست و او عزیز حکیم است (سورۀ نحل آیه 60). ایمان به آخرت موجب حفظ انسان ازانجام اعمال زشت می‌شود و ایمان نداشتن به آخرت سرمنشأ و ریشۀ تمام گناهان است و هر صفت زشتی که به پیشانی آدم می‌خورد ناشی از فراموش‌کردن عالم آخرت است و بالعکس هر صفت زیبا و پسندیده بدلیل یادِ آخرت است. خداوند در آیۀ 36 سورۀ ص طی هشداری به حضرت داود (ع) می‌فرماید: ای داود! ما تو را در روی زمین خلیفه قرار دادیم پس در میان مردم به حق داوری و قضاوت کن و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می‌کند حقیقتاً کسانی که از راه خدا خارج و گمراه شوند عذاب سنگینی در انتظارشان است زیرا روز حساب را فراموش کردند.

وقتی خداوند انسان را خلیفۀ خود در زمین قرار داده (آیه 30 سورۀ بقره) به این معناست که اخلاق و صفات انسان باید الهی باشد و در مسیر ارادۀ الهی گام بردارد. وقتی خالق احکم‌الحاکمین است انسان هم باید به حق حکم کند و باید از هوای نفس که پیروی از شیطان است بترسد چرا که شیطان دشمن انسان است و می‌خواهد هر طور که شده انسان را گمراه کند. این آیه خط بطلانی بر مکتب‌های بشری می‌کشد که پیروی از خواسته‌های انسان را مقدم بر حکم الهی می‌دانند و می‌فرماید: هر که از راه خدا گمراه شود روز حساب را فراموش می‌کند به همین دلیل انواع زشتی‌ها و گناهان را مرتکب می‌شود و سرانجام در عذاب دردناک الهی وارد می‌شود. خالق هستی در آیه 23 سورۀ عنکبوت می‌فرماید: کسانی که به آیات پروردگار و لقای او کافر شدند از رحمت من ناامیدند و برای اینها عذاب دردناکی آماده شده است! مسلماً وقتی انسان خدا و نشانه‌های او و آخرت را به باد تمسخر بگیرد و به چنین روزی اعتقاد نداشته باشد در گناهان غوطه‌ور می‌شود و مادامی که مرگش فرا می‌رسد می‌فهمد که چه بد ظلمی به خود کرده است در این لحظه چون خداوند هم به او نظر نمی‌کند همۀ درهارا از هر طرف بسته می‌بیند اِلا درب جهنمی که خود در دنیا آماده ساخته‌است.

قانون خداست که با اراده‌اش به انسان عقل و اختیار و آزادی و انتخاب داده است و از طرفی با پیامبران و کتب الهی آنها را دعوت به هدایت کرده است. در اینجا این انسان است که مختار است ایمان بیاورد و یا نیاورد ولی هر کس ایمان نیاورد و سدِّ راه سایر مردم در ایمان شود و فاسد شود خداوند کاری می‌کند که این انسان ناشکر با دستان خود راه جهنم را سریعتر بپیماید چنانکه خداوند در آیه 10 سورۀ بقره می‌فرماید: دل منافقان مریض است و خداوند بر این مرض می‌افزاید و بخاطر تکذبشان عذاب دردناکی برای آنها فراهم کرده است و در آیه 178 سورۀ آل‌عمران می‌فرماید: کسانی که به آیات ما کافر شدند گمان نکنند که اگر به آنها مهلت و فرصت می‌دهیم به نفع آنهاست ما به آنها مهلت می‌دهیم تا  بار گناهانشان را سنگین کنند تا مستحق عذاب خوارکننده و دردناکی شوند و یا در آیه 182 سورۀ اعراف صحبت از عذاب استدراج می‌کند و می‌فرماید: کسانی که آیات ما را انکار می‌کنند از آن جایی که نفهمند آرام آرام مجازاتشان خواهیم کرد!! و در آیه 45 سورۀ قلم خداوند خود می‌فرماید: مگر و نقشه من اینگونه است!!

امام صادق (ع) فرمود: کافران وقتی گناه می‌کنند خداوند به آنها بیشتر نعمت می‌بخشد تا بیشتر غافل شوند که این همان عذاب استدراج است.

پروردگارا اگر به ما نعمتی می‌دهی این نعمت از نعمات واقعی تو باشد نه نعمتی که مکر و نقشه تو برای عذاب استدراج است.

***************************************

انتظار فرج از نگاه تورات موسی (ع):

آنچنان که خورشید از مشرق ساطع می‌شود ظهور او چنین خواهد بود در آن لحظه تمام طوایف زمین سینه‌زنی می کنند و او را می بینند اما اینکه آن روز و آن ساعت کدام است احدی نمی‌داند حتی ملائکه‌‌ها هم نمی‌دانند بنابراین شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید او خواهد آمد (انشاءا...)



:: بازدید از این مطلب : 294
|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
تاریخ انتشار : 24 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا

 

 sep

مسلماً کردار ما انسانها چه نیک و چه بد دارای آثار و پیامدهایی در دنیا و آخرت است. پس مکافات اعمال هم در دنیا وجود دارد و هم در آخرت با این تفاوت که مکافات در دنیا بسیار کمرنگ و خفیف تر از آخرت است. این نکته را باید به خاطر داشت که گرفتاری های گوناگون که در دنیا دامنگیر انسان می شود گاهی مکافات عمل زشت است و گاهی برای امتحان و برای بعضی افراد مایه ترقّی و رتبه و افزایش درجه و پاداش مضاعف است چنانکه خداوند در سورۀ بقره در آیه 155 می فرماید: « و البته شما را به سختی هایی مثل ترس و گرسنگی و از دست دادن اموال و جان ها و تخریب زراعت آزمایش می کنیم و کسانی که در این خصوص بی صبری نکنند مژدۀ هدایت و رحمت خدا برای آنهاست ». در این باره امام صادق (ع) می فرماید: سخت ترین مردم از لحاظ بلا و گرفتاری پیامبرانند، سپس کسانی که دنباله رو آنهایند و سپس کسی که پیرو آنها شد به ترتیب!!! پس اگر به ما مردم مصیبت یا درد و غم و گرفتاری می رسد و می خواهیم بدانیم که از کدام دسته هستیم باید به عملکردمان رجوع کنیم؛ اگر عملکردمان موافق با دستورات خداوند و پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) است و دچار گرفتاری شده ایم پس منتظر پاداش عظیمی باشیم و اگر اعمال ما خلاف دستورات قرآن و حدیث است بهوش باشیم که خداوند قسمتی از مکافات عمل را در دنیا به ما نشان می دهد و عذاب آخرت دردناک تر است. اینجاست که آدم عاقل خودش را جمع و جور می کند و از خدا می خواهد که او را هدایت کند و خدا هم مستجاب کنندۀ دعاهاست.

آثار دنیوی گناه از زبان قرآن:

خداوند کریم در آیه 59 سورۀ بقره می فرماید: «پس بر ظالمان عذابی از آسمان نازل کردیم این به خاطر فسق و نافرمانی آنها بود» و در آیه 49 سورۀ مائده آمده: « ... خداوند می خواهد به خاطر پاره ای گناهان آنها را دچار مصیبت کند» و در آیه 6 سورۀ انعام فرموده: «پس آنها را هلاک کردیم بدلیل گناهانشان» و در آیه 52 سورۀ نمل می فرماید: «این خانه های آنهاست که بخاطر ظلم و ستم شان خالی از سَکنه شده (یعنی خودشان را هلاک کرده است)» و در آیه 35 سورۀ نوح آمده است: «آنها به خاطر گناهانشان غرق شدند» و در آیه 14 سورۀ شمس می خوانیم: «آنها (قوم ثمود) را بخاطر گناهانشان درهم کوبید و خانه هایشان را صاف کرد!!!». و در آیه11 سورۀ رعد هشدار می دهد که : «خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را عوض نمی کند مگر آن که آنها خود را تغییر دهند». و در آیه ای پرواضح و روشن خبر می دهد که «هر گرفتاری و غم و مصیبت و ... که به شما می رسد به خاطر اعمال و کرداری است که خودتان انجام داده اید و تازه بسیاری از زشتیهای شما را می بخشد!!!» این آیه نشان می دهد که اگر خداوند می خواست تمام مکافات زشتی ها را در این دنیا به مردم بدهد سنگ روی سنگ نمی ماند و همه هلاک می شدند! این جاست که انسان به اوج رحمان و رحیم بودن خداوند پی می برد؛ او که از رگ گردن به انسان نزدیک تر است و از نیات تا عمل و حتی نیات آیندۀ انسانها را   می داند و تمام کردار بندگانش را شاهد است به جای مؤاخذه، بر بندگانش لطف دارد. حقیقتاً خدای مهربان ستّارالعیوب و ارحم الراحمین است حال با داشتن چنین خدایی رفتن به جهنم و لایق جهنم شدن، نشان از اوج ضلالت وبی فکری انسان است و رفتن به بهشت، لطف و فضل و کرامت اوست.

 

 

آثار اخروی گناه از زبان قرآن:

در آیه 90 سورۀ نمل آمده « کسی که گناه مرتکب می شود با صورت به آتش انداخته خواهد شد آیا جزایی جز کردارتان خواهید داشت؟» و در آیه 23 سورۀ جنّ می فرماید: «هر کس نافرمانی خدا و رسول او کند آتش جهنم مخصوص اوست و  تا ابد در آن خواهد ماند» و در آیات 11 تا 16 سورۀ معارج می فرماید: «آن لحظه ای که گنهکار مستحق عذاب الهی می شود حاضر است تمام فرزندانش و همسر و برادر و قبیله اش را و تمام مردم روی زمین را فدا کند تا عذاب از او برداشته شود اما هرگز چنین نشود شعله های سوزان آتش است که دست و پا و پوست سر را می کَنَد و می بَرَد.

خداوند در آیه 104 سورۀ مؤمنون فرموده است: «شعله های سوزان آتش مانند شمشیر به صورت آنها نواخته می شود و آنها در دوزخ چهره ای عبوس و درهم کشیده دارند».

بارپروردگارا توفیق طاعت و بندگی خالصانه که رضایت تو در آن است به ما عطا فرما (آمین)

ه 

  « برای تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت، بر محمد و آل محمد صلوات »

sep



:: بازدید از این مطلب : 305
|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : 21 مهر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا

 

به نام خدا
 
 
(دم به دم بر همه دم بر گل رخسار محمد و آلش صلوات)
 
 

 

با تو گرخواهــی سخــن گوید خـدا، قــرآن بــخــوان
تــــا شـــود روح تـو با حق آشنا، قرآنبخوان
(
رتــــل القــرآنتــــرتــیــلا) نــــدای رحــمـت اســت
می دهد قرآن به جان و دل صفا، قرآنبخوان
ای بــشیــــر، یـــاد خــــدا، آرامــش دل مــیدهــــد
دردمــنــــدان را بــود قــرآن دوا، قــرآنبخوان
گفت پیغمبر كه بی دین است، هر كس بیحیاست
تــــا شـــود روح تــو پابــند حیــا، قـرآنبخوان
دامــهــا گستــرده شــیطــان، در مــسیــر عمــرتــو
تــــا كه ایمن باشی از این دامها، قرآنبخوان
ای كــــه روحــت سخــت پـــایــبــنــددنــیــــا شــده
می كــند قــرآن تــو را از غم رها، قرآنبخوان
عـــتــرت احــمــــد ز قــرآنــش نــمــی گــرددجــــدا
تــــا بیــابی معنــی ایــن نكته را، قرآنبخوان
هــســت قــرآن صــامت و قــرآن نـاطق عترتاست
تــــا ندانــی این دو را از هم جدا، قرآنبخوان
نــسخــه قــرآن بــه دستــــورالــعــمــل داردنــیــــاز
تــــا كــه بشناسی طبیبت را دلا، قرآنبخوان
وادی طــور اســت ایــن قــرآن و مــیــعــادحــضـــور
با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قـرآنبخوان
می برد خسران ز قرآن، هر كه دشمن با علیاست
مــومنیینش را بــود قــرآن شفــا، قرآنبخوان
بــــا زبــــان حــال، زیــنــب گفــت بــا رأسحــسیـن
خصم خـواند خارجی ما را اخی، قــرآنبخوان
چــــون بــــود قــرآن (حســان) بــرنامــه عمــربشــر
تــــا كــه تــــوفیق یــــابی بیــــا، قـرآن بخوان
 
 



:: بازدید از این مطلب : 302
|
امتیاز مطلب : 247
|
تعداد امتیازدهندگان : 191
|
مجموع امتیاز : 191
تاریخ انتشار : 16 مهر 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد